0
کتاب خاکسپاری دوم بانوی مرگ
ارسال از روز کاری
خرید اقساطی با دیجی پی
راهنما
کتاب خاکسپاری دوم بانوی مرگ جدیدترین اثر نیما اکبرخانی، نویسنده شناختهشدهی رمانهای امنیتی است که پیشتر با آثاری چون اثریا و عزرائیل مورد توجه علاقهمندان به داستانهای معمایی و سیاسی قرار گرفته بود.
این بار، اکبرخانی در فضای امنیتی ـ اطلاعاتیِ سالهای اخیر، داستانی نفسگیر و واقعگرا نوشته است که از همان ابتدای روایت، مخاطب را به دل درگیریهای پیچیدهی جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی میبرد.
بنابراین، اگر به دنبال رمانی هستید که با موضوعات واقعی منطقه و با روایتی پرکشش نوشته شده باشد، این کتاب را از دست ندهید.
در نتیجه، کتاب خاکسپاری دوم بانوی مرگ نهتنها یک داستان تخیلی نیست، بلکه آینهای از واقعیتهای تلخ و شیرین نبرد خاموش اطلاعاتی در غرب آسیاست.
درباره داستان:
در این رمان، با دو شخصیت محوری اما در دو جبههی متضاد روبهرو هستیم:
مجتبی میثمی، مأمور اطلاعاتی ایرانی، که از نوجوانی در جبهههای دفاع مقدس حضور داشته و با تجربهای انباشته از سالها عملیات برونمرزی، اکنون با دشمنی روبهرو شده که حتی نامش را هم نمیداند.
از سوی دیگر، راشل هرتزوگ، افسر ارشد موساد، زنی باهوش و مرگبار است که مأموریتش حذف دشمنان اسرائیل در سراسر منطقه است. اکنون، این دو در مسیری تلاقی میکنند که تنها یک سرنوشت میتواند از آن بیرون بیاید: بقا یا نابودی.
از این رو، روند داستان از ابتدا تا انتها پر از تعقیب و گریزهای هوشمندانه، نبردهای اطلاعاتی و موقعیتهایی حساس است که خواننده را در تعلیقی مداوم قرار میدهد.
مخاطب کتاب:
یکی از نکات قابل توجه درباره این اثر آن است که مخاطبانش فقط خوانندگان حرفهای رمانهای امنیتی نیستند.
بلکه ساختار روایی و زبان داستان به گونهای طراحی شده که هم نوجوانان علاقهمند به داستانهای پرکشش و هم بزرگسالان پیگیر فضای سیاسی-امنیتی منطقه را با خود همراه میکند.
اهمیت ویژه کتاب:
علاوه بر این این کتاب بهزودی با رونمایی از تقریظ مقام معظم رهبری منتشر خواهد شد؛ موضوعی که نهتنها اعتبار محتوای اثر را دوچندان میکند، بلکه نشاندهندهی اهمیت فرهنگی و استراتژیک آن در فضای ادبیات معاصر انقلاب اسلامی است.
برشی از کتاب:
«تک تیرانداز پشت سرش بود. قصد داشتند اسیرش کنند، به باسنش شلیک کرده بود؛ درست هم زده بود... گلولهی دوم دست راستش را از مچ کند... تبلت داشت به سرعت روند غیرقابل بازگشت نابودی اطلاعاتش را انجام میداد...»
بنابراین جملاتی مثل این، نشان از تسلط نویسنده به فضای عملیاتهای امنیتی دارد. در واقع، نیما اکبرخانی موفق شده است با ترکیب مستندات اطلاعاتی و قدرت روایتگری، رمانی خلق کند که هم سرگرمکننده است و هم آگاهیبخش.












