کتاب پسر خدا

داستانی درباره جست‌وجوی هویت

کتاب پسر خدا رمانی است که به مهم‌ترین مسأله انسان می‌پردازد: هویت. داستان روایت سهراب است؛ مردی که نه پدرش را دیده و نه مادرش را می‌شناسد. او با برچسب «یتیم جنگ» بزرگ شده و در پرورشگاه به عادت و فراموشی پناه برده تا مثل دیگران زندگی کند. اما همسرش، معصومه، او را در تنگنای انتخابی بزرگ قرار می‌دهد؛ انتخابی که گذشته فراموش‌شده‌اش را دوباره زنده می‌کند.

پرسشی که همه چیز را آغاز می‌کند

دوست دوران کودکی سهراب همیشه از او می‌پرسد:

«خدا چی کم داشت که بدبخت بیچاره‌هایی مثل ما رو آفرید؟»

این پرسش، محور زندگی سهراب و نقطه حرکت رمان است. او در مسیری پرپیچ‌وخم قرار می‌گیرد تا ریشه‌های وجودی‌اش را کشف کند و پاسخی برای این سؤال بیابد.

فرم و روایت رمان

رمان «پسر خدا» با واگویه‌های درونی سهراب آغاز می‌شود و با پیش رفتن داستان، مخاطب به عمق این مونولوگ‌ها و درهم‌تنیدگی زمان گذشته و حال کشیده می‌شود. نویسنده با ترکیب خلاقانه فصل‌ها نشان می‌دهد که گذشته هنوز زنده است و تصمیمات امروز ما را شکل می‌دهد.

ایده و هدف نویسنده

ایده اولیه کتاب، داستان کوتاهی بود از زنی که نمی‌خواست فرزندش شبیه همسرش شود. اما هادی عبدالوهاب این ایده را گسترش داد تا به داستانی درباره بازگشت انسان به ریشه‌های هویت خویش برسد. هدف نویسنده نوشتن رمانی اجتماعی است که فراتر از کلیشه‌ها، به علت‌ها بپردازد نه معلول‌ها.

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

«پسر خدا» فقط یک داستان نیست؛ تلاشی است برای یافتن پاسخی به سرگشتگی انسان امروز. این رمان با طرح مسأله هویت و اختیار، مخاطب را درگیر پرسش‌های عمیق درباره زندگی و گذشته می‌کند.

مخاطبان کتاب

علاقه‌مندان به رمان‌های اجتماعی، فلسفی و روان‌شناختی و کسانی که به دنبال داستانی متفاوت با محوریت کشف هویت و ریشه‌های وجودی هستند، از این کتاب لذت خواهند برد.